چهارماهگیت مبارک نفسی
من رو ببخش که مهمترین اتفاق هر ماهه ی زندگیمون رو تو پست قبل یادم رفت. خواستم تو ادامه ی همون پست بنویسمش اما دیدم اتفاق به این مهمی رو باید جدا نوشت. تو قشنگترین اتفاق زندگی من، بعد از اومدن بابات هستی. ناراحت نشو که هنوزم بابارضا برای من اولینه چون تو رو از وجود اون دارم. فدای اون صورت خوشگلت بشم که هرچی بهش نگاه میکنم سیر نمیشم. نمیدونی وقتی کنارم یا تو بغلم خوابیدی و آروم آروم نفس میکشی چه حس قشنگی دارم. یعنی واقعا خدا منو لایق داشتن تو دونسته؟ یعنی تو واقعا چهارماهه که تو بغ...